سلام

این سلامم به همه نیست.به محمد هم نیست.این سلام به توئه.تو که فکر میکنی خیلی زرنگ و باحالی.فکر میکنی با این کارات چی درست میشه یا چی خراب میشه؟اگه ما کبکیم تو چی هستی بدبخت؟باز ما یه اسمی از خودمون گذاشتیم.تو که دل این کار رو هم نداری.انقدر بزدل و ترسویی که هر دفعه یه اسم مینویسی.فقط میخوام منظورتو از این کار بدونم.دلم میخواد خودتو معرفی کنی تا همه چیز درست پیش بره.فکر کنم داری میترکی که این کارارو میکنی.حالا از چی میترکی اونو باید خودت بگی.خوشم نمیاد آرامش بلاگمونو به هم بزنی.نه من خوشم میاد نه محمد.اصولا من آدم صبوریم.ولی تا یه جایی.تا جایی هم که بتونم اجازه نمیدم کسی به کارامون دخالت کنه.خلاصه خود دانی.حرفتو مثل آدم بزن.

دوست دارم

نامه ۷

..........................................

 

لحظه های که با تو هستم بهترین لحظه های عمرمه

 

دوست دارم .

 

..........................................

 

سابرا کادابرا

 

سخت سر خوشم و شادان

به ان بانوی کوچکی که همیشه در فکرم هست عشق می ورزم

روزو شب به من عشق می ورزد

هرگز ترکش نمی کنم

هرگز نمی روم.

 

کسی که مرا دوست دارد

تو می دانی که مرا خوشحال می کند،اری خوشحال

کسی که محتاج من است

هر شب بدون استثنا به من عشق می ورزد

 

از روزی که او را دیدم ،سخت شادانم

لحظات عشق ورزی مان

حال و هوایی است خارج از این دنیا

دانستن اینکه فقط مال من است احساس خوش ایندی است

تا اخر زمان دوستش خواهم داشت

 

کسی که به خاطرش زندگی کنی

کسی که مرا تا اخر زمان دوست خواهد داشت

او مرا سخت شاد میکند

دانستن اینکه فقط مال من است احساس خوش ایندی است.

 

ممنونم ازت(نامه ۶)

نامه ۶

ممنونم از تو که هیچ وقت تنهام نزاشتی از لحظه ای که با تو هم قدم و هم نفس شدم

دوست دارم

...........................................................

سلام بهار بانو

دوست دارم

 میخوام چند تا شعر برات بنویسم

دوست دارم ۱۰ تا بیشتر از ۱۰ تای تو

............................

دورم از تو

اما با تو لحظه ها رو زنده هستم

بازم از تو

پرم از تو

دیگه طاقت دوری تو ندارم

دوست دارم.

...........................................

مردمی که به تو می گویند ریسک نکن

نمیدانند زندگی در باره چیست

فقط یک بار زندگی میکنی پس از فرست استفاده کن

مثل دیگران نشو با همان ترانه همان رقص

 

Those people who tell you not to take chances

They are all missing on what life is about

You only live once so take hold of the chance

Don't end up like others the same song and dance

.........................................................

د.....و....س....ت...د...ا...ر....م.

نامهء۵

 

سلام

یه سلام ابری بعد از چهار روز از بهترین روزها.امروز چهاردهم بود.یعنی روزی که تو رفتی دیار خودت.یعنی روزی که من برگشتم دیار خودم.ولی پیش امام رضا بیشتر از قبل دلامونو به هم گره زدیم.هنوز گرمای دستات رو دور بدنم حس میکنم وقتی اومدی کارم داشتی و یواشکی تو تاریکی شب منو تو آغوش خودت کشیدی.همون موقع که من میلرزیدم ولی سردم نبود.وقتی بوسیدیمو رفتی،لحظهء رفتنت بدترین لحظهء سفر بود.تا چشمامو میبندم یاد تک تک لحظات با تو تو مشهد میفتم.یاد اینکه چطور شبا لحظه شماری میکردم تا صبح شه و دوباره ببینمت.دلم میخواد دوباره بریم مشهد.ولی دفعهء بعد مثل این بار نباشه.این دفعه خوب بود.ولی دفعهء بعد بهتر باشه.دلم میخواد دوباره بشینیم تو پارک ملت چای بخوریم و من نگات کنم و سیر نشم از دیدنت.دستامو بگیری و گرمای تنت همه تنمو گرم کنه.امسال عید بهترین سال بود برای من.از همون لحظه که اومدی تهران تا لحظه ای که تو مشهد از هم خداحافظی کردیم انگار مثل برق گذشت.زودتر برگرد که بدون تو لحظه ها نمیگذرن.هر لحظه مثل نیشه که تو قلب من فرو میره.دلم تنگه برات.زودتر بیا.

عید امسال

 

سلام

امروز سه شنبس ، سه شنبه ساعت ۳ سال تحویل میشه.من از خانومیم ۱۰۰۰ کیلومتر فاصله دارم.امشب هم حالش خوب نبود اما هیچی نگفته.نگرانشم.خیلی دوسش دارم.این پست رو من دارم چهارشنبه ساعت ۱ شب مینویسم.البته نمینویسم.دارم پشت تلفن میخونم. هر چی به مغزم میرسه میگم.اونور خط پای کامپیوتر خانومیم نشسته.من میخونم اون تایپ میکنه.دوست دارم عیدت هم مبارک خانومی.بقیهء متن رو قراره خانومی بنویسه.از طرف من سال نو به همگی مبارک.

سلام

اول اینکه منم دوست دارم.دلمم برات خیلی تنگ شده.دارم لحظه شماری میکنم تا چهارم بشه و بیای تهران.نمیدونم چطوری وقت بگذرونم.درسته حالم خوب نبود.ولی وقتی یاد تو میفتم همه دردامو فراموش میکنم.کاشکی همیشه بخوای پست وبلاگو بخونی که بشه زیاد باهات حرف بزنم.دیگه بقیه اش رو نمیشه بگم.پشت تلفن به خودت میگم.

همگی شاد باشید و من و محمد هم به آرزومون برسیم.

نامه 4

سلام

سلام لیلی من این چند روزه خیلی ناراحتت کردم با کارهام منو ببخش

این چند وقته یه سری اتفاق افتاده که خیلی هم تو رو اذیت کرد هم من نمی خوام دیگه در بارشون حرف بزنم چون قول دادم .

 من و تو

روی فرش دل من جوهری از عشق تو ریخت

آمدم پاک کنم عشق تو را بدتر شد.

 

دوست دارم دلم برات خیلی تنگ شده بیشتر از همیشه.

نامهء۳

 

 دوشنبه شبه.شایدم سه شنبه صبحه.نمیدونم.هیچ فرقی نداره.وقتی صدات نیست فرقی نداره چند شنبس یا چه ساعتیه.درسته تو قلبم هستی.ولی این دو روز که صدات نیست روحم پژمردس.مدام اشک تو چشمامه.انگار خستم.انگار نداره.خستم.از اینهمه دوری خستم.از نبودن تو کنارم خستم.خستم وقتی تکیه گاه میخوام و تو نیستی.اون دو دقیقه که صداتو شنیدم تو ابرا پرواز میکردم.بی تو دستام میلرزه.بی تو نگاهم نگران دنبالته.بی تو اصلا نیستم.امروز تو خیابون که راه میرفتم همش منتظر بودم از پشت سرم صدام کنی.منتظر بودم که بیای،ولی شب شد و تو نیومدی...

من موندم و خستگیام.من موندم و دردم.هر شب که با تو حرف میزدم دردم زیاد تر از امشب بود ولی اشکی تو چشمام نبود.امشب که صدات نیست دردم کمتره ولی دلم گریه میکنه و چشمام پر از اشکه.خیلی برات خط و نشون کشیدم.ولی وقتی زنگ زدی و من تو جمع بودمو حتی نتونستم بهت بگم دوست دارم انگار که داشتن گلومو فشار میدادن.باهات که صحبت کردم دلم میخواست گریه کنم و مثل همیشه با حرفات آرومم کنی.ولی تو وقت حرف زدنم نداشتی.

دیگه این کارو نکن.میدونی که زندگی بی تو برام چقدر سخته.میدونی که به خاطرت حاظرم از همه چیز بگذرم.پس همیشه باش.من و تو ، نه، ما دو روزه به خاطر اینکه به فکر خودت نیستی از هم بی خبریم.پس دیگه با ما این کارو نکن.من با نبودن حتی صدات میشکنم.مگه قول ندادی مواظبم باشی، تکیه گاهم باشی؟ پس باش.

دوست دارم اندازهء تمام مورچه هایی که تا حالا بودن و از این به بعد هستن.

 از لیلی به مجنونش که دو روزه تلفنش قطع شده.

نامهء۲

 

سلام

نوبتی هم که باشه نوبت منه.

الان ساعت ۱:۳۵ نیمه شبه.دوشنبس ولی واسه من هنوز یه شنبس.آخه صبح نشده.این روزا لحظه ها از لاک پشت هم یواش تر میرن.الان بدتر و یواش تر.منتظر تماستم.خیلی زیاد منتظرم.ولی انگار عقربه ها وایسادن.حرکت نمیکنن.به من نیشخند میزنن.ولی من منتظرم.دلم برات تنگ شده.امروز تو تنهایی هام خیلی بهت فکر کردم.به اینکه چقدر دوست دارم.به اینکه چه خوبه که هستی.نمیگم اگه نبودی چی میشد.چون نمیتونم بدون تو بودن رو تصور کنم.حتی نمیخوام بهش فکر کنم.

به این دارم فکر میکنم که تا سه شنبه صبح که میای چطوری صبر کنم و طاقت بیارم.به این فکر میکنم که گرفتارم...

میدونم به این زودیا این متن نمیخونی.

به خاطر بد اخلاقیام منو ببخش.میدونم بعضی وقتا تلخ میشه رفتارم.نمیگم به خاطر اینه که خیلی دوست دارم.نمیخوام علاقمو سپر کنم و همه چیز بگم.نمیدونم به خاطر چیه ولی میدونم تو میبخشی.

من دارم لحظه شماری میکنم وگویا عقربه ها همچنان منو به بازی گرفتن.

منم باطری ساعت رو در میارم.ساعت موبایلم رو به هم میزنم تنظیمش رو.ساعت کامپیوتر رو هم به هم میزنم و با خیال راحت وبلاگ رو آپدیت میکنم و منتظر تماس توام...

نامهء ۱

 

سلام

امروز ۱۰/۱۲/۱۳۸۵

اسفند ماهه.تو سرزمین ما همیشه خورشید میتابه،حتی تو زمستون.ولی امروز هوا ابری بود.بارون اومد،یه بارون آروم و قشنگ،بعضی وقتا تند.همه چیز خوب بودجز یه چیز،دست من تنها بود.ولی خودم نه!میگن ۱۰۰۰ کیلومتر فاصله بینمونه ولی من که تا حالا هیچی حس نکردم.

امروز کلی باهات حرف زدم.امروز خیلی دلم برات تنگ شده بود.دلم دستتو میخواست.

اینجا هوا سرد شده ولی من چیزی حس نمیکنم!چون تو همراهمی.خیلی دوست دارم.آرزو میکنم،دعا میکنم،التماس میکنم که ۱۰ اسفند دیگه دست تو توی دستم باشه.

دوست دارم تا همیشه.

نامه ای از مجنون به لیلی.

دوست دارم

(............................................<>~~<د><و><س><ت><د><ا><ر><م>~~<>...........................................)

سلام به همه دوستان

سلام به همه دوستای عزیز که لطف کردن و اومدن و به ما سر زدن

از همتون ممنونم

ما اسم اینجا رو عوض کردیم

چون ونوس من دیگه تنها نیست ...!!!!

چون اون مال منه

همه چیز منه

برامون دعا کنین که زودتر به هم برسیم

(............................................<>~~<د><و><س><ت><د><ا><ر><م>~~<>...........................................)

همیشه از نگاه تو با تو عبور می کنم

از اینکه عاشق توام حس غرور می کنم

دوباره با سلام تو تازه تازه می شوم

با نفس ساده ی تو غرق ترانه می شوم

(............................................<>~~<د><و><س><ت><د><ا><ر><م>~~<>...........................................)

دوست دارم